مرداب آبکنار گیلکی-محلی آخرین مطالب
نويسندگان شنبه 2 دی 1391برچسب:نوستراداموس2, :: 13:7 :: نويسنده : محمد سوبری
تعابیررباعیها در مورد بلایای مختلف هستند.(تقریبا تمامی آنها فاقد زمان مشخص هستند) آنها شامل سرایت مریضی، زمین لرزه، جنگ، سیل، حمله، جنایت، نبرد و بسیاری دیگر از حوادث مشابه هستند- تمامی آنها به همان نحوی هستند که توسط «میرابیلیس لیبر از پیش خبر داده شدهاند. دربرخی از رباعیها این بلایا به صورت کلی آورده شدهاند و در برخی دیگر در ارتباط با شخصی خاص و یا افرادی معدودی عنوان شدهاند. بعضی تنها مربوط به یک شهر هستند و برخی چندین شهر و یا کشور را شامل میشوند. از جمله موضوعات اصلی حمله قریب الوقوع مسلمانان از شرق و جنوب با احساسات ضد مسیحیت به اروپا است که دقیقا منعکس کنندهِ حملات عثمانی و پیش از آن اعراب مشابه و پیش از این دو انتظارات»میرابیلیس طرفدار آزادی«است.[۳] تمامی این موارد در بطن اعتقاد به آخر الزمان ارائه شدهاست، اعتقادی که باعث بروز پیش گوییهای آخر الزمان و مجموعهای چاپ نشده توسط کریستوفر کلمبوس شد.[۱۰] بعضی اندیشمندان بر این باورند که نوستراداموس برای پیشگو بودن ننوشتهاست، بلکه برای در امان ماندن از اذیتها، تفاسیرش از وقایع زمان خود را با استفاده از زبانی استعاری و رمزآلود نوشت. این شبیه به تعبیرات پریتریست از کتاب وحی است.[۳] طرفداران نوستراداموس ادعا میکنند که او بسیاری از حوادث بزرگ را همچون آتش سوزی بزرگ لندن، به قدرت رسیدن ناپلئون و هیتلر و حملات ۱۱ سپتامبر به مرکز تجارت جهانی را پیشگویی کردهاست.[۸] نظرات مختلف را در ذیل مشاهده کنید. شکاکانی همچون رندی براین باورند که شهرت نوستراداموس در پیشگویی بیشتر برخاسته از طرفداران او در قرن حاضر است که گفتارهای او را به اتفاقاتی نسبت میدهند که یا اتفاق افتادهاند و یا وقوع آنها اجتناب ناپذیر است که به "غیب بینی عطف به ماسبق شهرت دارند. هیچ مدرک آکادمیکی(رجوع شود به منابع ذیل) وجود ندارد که ثابت کند نوستراداموس اتفاقی را قبل از اینکه اتفاق افتد، پیشگویی کرده باشد، مگر صحبت از اتفاقاتی که به موارد دیگر هم میتوان آنها را نسبت داد. دیدگاههای متفاوتدیدگاهی نیز وجود دارد که که میگوید: آمریکا با سو استفاده از این پیشگویی(یعنی خود آنها انفجارها را انجام دادند، همانگونه که از این پیشگویی به نفع خودشان فیلم معروف نوسترآداموس را ساختند) تا بگویند حالا که این پیشگویی تا اینجا درست از آب درآمد پس بقیه این پیشگویی نیز به همین صورت امکان پذیر خواهد بود، که این موضوع باعث ترس جامعه آمریکا شد و اجازه هر گونه عمل پیشگیرانه را به خود دادند. در ادبیات موجود و در اینترنت دیدگاههای کاملا متفاوتی در این زمینه وجود دارند. در یک طرف دیدگاههای بسیار آکادمیک مانند دیدگاههای ژاک هالبورن(رجوع کنید به free. fr/analyse. html و free. fr/mndamus. html)) وجود دارد که مفصلا بیان میدارند که«پیشگوییهای» نوستراداموس در واقع مطالبی جعلی هستند که بعدها توسط افرادی با اهداف سیاسی نوشته شدهاند. اگرچه احتمالا هالبرون بیش از هر کس دیگری در مورد این متون و اسناد مربوطه میداند(وی به کاوش و تحقیق در مورد بسیاری از آنها کمک کردهاست)، اما نظریات وی را بسیاری از دیگر متخصصان در این زمینه رد کردهاند. در طرف دیگر، انبوهی از کتابهای جدید و وبگاههای خصوصی وجود دارند که نه تنها پیشگوییهای نوستراداموس را حقیقی میدانند بلکه از وی به عنوان یک پیشگوی واقعی یاد میکند. بدلیل تعابیر و تفاسیر توام با خیالپردازی، این گروه در مورد اینکه نوستراداموس چه چیزی را پیشگویی کرده و پیشگوییهایش در مورد آینده بوده یا گذشته به توافق نرسیدهاند. با این وجود این گروه در مورد اینکه نوستراداموس انقلاب فرانسه، ناپلئون بناپارت، هیتلر[۱۱][۳]، هم جنگهای جهانی و هم تخریب اتمی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی. در این زمینه توافق وجود دارد که وی تمامی وقایع مهم در زمان انتشار یک کتاب را پیشبینی کردهاست، از فرود آپولو در ماه، مرگ پرنسس دیانا، پرنسس ویلز و حادثه فضاپیمای چلنجر[۱۲]، به وقایع ۱۱ سپتامبر: چنین به نظر میرسد که این جنبه 'movable feast' از ویژگیهای این ژانر است.[۲] احتمالا اولین کتابی که در انگلیس مشهور شد، کتاب هنری سی رابرت «پیشگوییهای کامل نوستراداموس» در سال ۱۹۴۷ بود که طی ۴۰ سال پس از آن حداقل ۷ بار تجدید چاپ شد، این کتاب شامل رونوشت پیشگوییها، ترجمه آنها بهمراه تفسیری کوتاه است. پس از آن در سال ۱۹۶۱ کتاب کاملا بیطرف ادگار لئون بنام «نوستراداموس و پیشگوییهایش» منتشر شد که تا پیش از سال ۱۹۹۰ بهترین و کاملترین تحلیل ازپیشگوییهای نوستراداموس در سطح جهان بشمار میرفت. پس از آن کتاب مشهور اریکا چیتام بنام «پیشگوییهای نوستراداموس» انتشار یافت که در واقع شامل چاپ مجددی از نسخه قبلی سال ۱۵۶۸ بود که از سال ۱۹۷۳ چندین بار ویرایش و چاپ شده بود و در آخر بنام «پیشگوییهای نهایی نوستراداموس» منتشر شد. این کتاب به عنوان اساس فیلم مشهور ارسون ولس بنام مردی که فردا را دید مورد استفاده قرارگرفت. جدا از ترجمه دو قسمتی اثر جین-چارلز دی فونبروم بنام «نوستراداموس: historien et prophète» در سال ۱۹۸۰، میتوان گفت که این گونه کتابها با کتابهای مشهور جان هوگ در مورد پیشگویی از سال ۱۹۹۴ به بعد به نقطه اوج رسیدند که شامل «نوستراداموس: پیشگوییهای کامل»(۱۹۹۹) و کتاب اخیر "نوستراداموس: زندگی و معماً(۲۰۰۳) میباشد. به غیر از رابرتس، این کتابها و کارهای تقلیدی مشابه آنها نه تنها در مورد توان پیشگویی نوستراداموس متفق القول بودند، بلکه در مورد برخی جنبههای زندگینامه او نیز توافق داشتند. او از خاندان اسرائیلی ایساچار بوده و تحت آموزش پدربزرگنانش بوده که هر دو در دربار پادشاه خوب رنهدر Provenceطبیب بودند، وی در سال ۱۵۲۵ وارد دانشگاه مونپلیه شد. وی در بازگشت در سال ۱۵۲۹ با موفقیت مدرک طب خود را دریافت کرد و در دانشکده پزشکی به تدریس پرداخت، تا زمانیکه عقاید وی محبوبیت خود را از دست دادند، وی دارای این عقیده بود که مرکزیت جهان در خورشید است، نوستراداموس به شمال-شرق فرانسه سفر کرد و در آنجا در«خانقاه اوروال» رباعیات پیشگویی خود را نوشت، وی در جریان سفرهایش کارهای خارق العادهِ زیادی انجام داد که از آن جمله این است که نام پاپ آینده را مشخص کرد و بیماری طاعون را در منطقه اکسآنپروانس و در مناطق دیگر درمان کرد، نوستراداموس همچنین از دهه ۱۹۸۰ تا کنون این امر مخصوصا در فرانسه با واکنشهای آکادمیک روبرو شدهاست. چاپ نامههای خصوصی نوستراداموس در سال ۱۹۸۳[۱۳] و طی سالهای پس از آن نسخههای اصلی سالهای ۱۵۵۵ و ۱۵۵۷ کشف شده توسط چومارات و بنازرا به همراه کشف بسیاری از مطالب آرشیو شده[۱][۶] نشان داد که بسیاری از حرفهایی که در مورد نوستراداموس گفته شده بود با اسناد حقیقی مطابقت نداشت. رندی جیمز از چهرههای دانشگاهی[۱][۶][۱۴][۲] مینویسد که هیچ سند معتبر امروزی هیچ یک از ادعاها را ثابت نمیکند. بسیاری از ادعاها مشخصا براساس شایعات غیر معتبر بودهاست که توسط مفسران بعدی همچون ژابرت(۱۶۵۶)، گوناد(۱۶۹۳) و بارست(۱۸۴۰) بر اساس تفاسیر غلط از متون فرانسوی قرن ۱۶ و یا بر اساس کذب محض بعنوان حقیقت نقل شدهاند. حتی ادعایی که رباعی L۳۵ دقیقا مرگ پادشاه هنری دوم را پیشگویی کردهاست در سال ۱۶۱۴، یعنی ۵۵ سال پس از آن واقعه چاپ شد.[۶][۳] بالاتر از همه اینکه چهرههای دانشگاهی[۲][۱۴][۱۵] که خود سعی دارند از هر گونه تفسیر غلط بپرهیزند، اذعان داشتند که ترجمههای انگلیسی اغلب دارای کیفیتی پایین داشتند، هیچ دانشی از فرانسه قرن ۱۶ را نشان نمیدادند، غرضمند ترجمه شده بودند و بدتر از همه اینکه در مواقعی به گونهای ترجمه شده بودند که کاملا شبیه به چیزی شوند که به آن رجوع داده میشدند(و یا برعکس). مطمئنا هیچ یک از آنها بر اساس نسخه اصل نبودند: رابرتز ترجمه خود را بر اساس نسخه سال ۱۶۷۲ نوشته بود و چیتهام و هوگ بر اساس نسخه منتشر شده پس از مرگ نویسنده در سال ۱۵۶۸. حتی لئونی که ترجمهاش کمی قابل قبولتر از بقیهاست، به اقرار خودش در صفحه ۱۱۵ ترجمه، هیچ وقت نسخه اصلی را ندید. این در حالیست که او در هیچ یک از صفحات پیشین هیچ اشارهای به این مطلب نکردهاست که بسیاری از مطالبش بدون منبع است. با این حال هیچ یک از مفسران انگلیسی بدلایل زبانی و زمانی به این تحقیقات و تفسیرها دسترسی نداشتند. هوگ بدلیل موقعیتی که داشت از این منابع برخوردار بود، اما در سال ۲۰۰۳ بود که وی اقرار کرد برخی از مطالب بیوگرافیهای قبلی او جعلی و دروغین بودهاست. در همین حال اندیشمندان[۳] معترض از تلاشهای پیشین نویسندگانی(هویت ۱۹۹۴، اواسان ۱۹۹۷، راموتی ۱۹۹۸) بودند که سعی در استخراج معنی پنهان متون با استفاده از قلب کلام، کدهای عددی، گراف و دیگر ابزارها بودند. فرهنگ غالبنوشتار اصلی: نوستراداموس در فرهنگ غالب
پیشگوییهای نوستراداموس در قرن بیست و یک به صورت یک فرهنگ غالب درآمدند. نوستراداموس و پیشگوییهایش موضوع هزاران کتاب(داستانی و غیر داستانی) شدند، زندگی نوستراداموس در چندین فیلم و برنامهِ ضبطی نمایش داده شد و نوشتههای وی به موضوع مورد علاقه مطبوعات تبدیل شدند. همچنین درچندین حقه مشهور اینترنتی، رباعیهایی به سبک رباعیهای پیشگوییهای نوستراداموس از طریق ایمیل به عنوان واقعیت منتشر شدند. مشهورترین نمونه مربوط به ویران شدن مرکز تجارت جهانی در حادثه ۱۱ سپتامبر۲۰۰۱ است که منجر به برخی حقهها و تفاسیر مجدد توسط علاقهمندان چنین رباعیاتی شد. حمله ۱۱ سپتامبر، ۲۰۰۱ در نیویورک منجر به تفکر در مورد پیشگویی احتمالی نوستراداموس در مورد این واقعه شد. طرفداران نوستراداموس رباعیهای VI. ۹۷ و I. ۸۷ را به عنوان پیشگویی احتمالی این حادثه عنوان کردند، در حالیکه اندیشمندان این موضوع را بیارتباط عنوان کردند(بخشهای مربوطهِ وبگاههای Lemesurier وSnopes را که در ذیل آورده شدهاست مقایسه کنید)[۸][۳] برگرفته از سایت ویکی پدیا نظرات شما عزیزان: موضوعات
پيوندها
|
|||||||||||||||||||
|